پیدایش «پگیدا» و دهها گروه دیگر اسلامستیز در فرانسه و سرزمینهای اروپایی، ثبت 100 اقدام ضداسلامی طی روزهای اخیر، انتشار مکرر تصویر توهینآمیز در نشریه شارلی ابدو با تیراژ چند میلیونی، برهنه شدن استاد دانشگاهی در این کشور در اعتراض به حجاب دانشجوی مسلمان و رسانهای نمودن آن، و...، نشانههای روشن از احساس پیشلرزههایی توسط اروپاییان دارد که با تکانههای آن، اینچنین صاحبان مناصب و منافع، خود را در معرض زلزلهای بزرگ و فراگیر بر گستره همه مغربزمین میبینند که گسلهای اعتقادی آنان را به حرکت درآورده و اینگونه به تکاپوی ایجاد جریانی جهانی افتاده و به هر اقدام زشت و زنندهای که فکر میکنند شاید آنان را از این سونامی اسلامی مصون دارد، دست مییازند.
برخی از ما مشرقنشینان شاید هنوز ناباورانه، به سرعت توسعه اسلام در ممالک غربی مینگریم و حال آنکه دیدگاههای کارشناسان رسانهها و حتی مسئولان واتیکان حاکی از منحنی رشد چشمگیر اسلام در حوزه نفوذ کلیساست.
هنگامی که شما از رادیو آلمان میشنوید؛ ممکن است این کشور تا سال 20۵0 به یک کشور مسلمان تبدیل شود یا برخی از سازمانهای مسیحی اعلام میکنند؛ نوادگان ما فرهنگ ما را نخواهند دید و آمار ساخت مساجد فرانسه در دهه گذشته به 2000 باب میرسد؛ پیشبینی برخی از کارشناسان از اکثری شدن مسلمانان این کشور در 40 سال آینده دور از واقعیت نیست، و اینگونه است که تاریخدانی چون برنارد لویی، اروپا را در پایان این قرن مسلمان میبیند. در بازبینی رخدادهای دهههای اخیر مییابیم که رویش جوانههای اعتقادات اسلامی و گسترش حضور اسلام، در سراسر ممالک غربی دیده میشود و شاخصههایی چون رتبه نخست فروش قرآن، رشد آمار نامگذاری اسامی اسلامی در این کشورها، تبدیل تعداد زیادی از کلیساها به مسجد و... جغرافیای فکری جدیدی از این کشورها را نوید میدهد. در هیاهوی اخبار سیاسی جهان برخی از خبرها گرچه دیده میشوند، اما آنچنان که باید، مورد توجه قرار نمیگیرند و دامنه امواج و پیامدهای آنها با تأمل طولانی خود را نشان میدهند. واقعیت آن است که غرب برای پیشگیری از گرایش نسل جدید خود به اسلام، نیاز به تخریب و سیاهنمایی وسیع سیمای پر مهر اسلام داشت و حوادث گوناگون، اما همهویتی که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف اسلامی دیده میشود و نمایانگر بدترین نوع جنایات، بیرحمیها و خشونتها توأم با به تصویر کشیدن عقبافتادگیها در حوزههای مختلف است و بهصورت فراگیر و سازمانی در رسانههای جهان انعکاس مییابد، کاملاً هدفمند بوده و در این راستا طراحی، برنامهریزی و اجرا شده است و در کنار همه ثمراتی که این جنگهای درون دینی برای آنان دارد، کارکرد تبلیغاتی تخریبی و پیشگیرانه از مهمترین آنهاست.
آنچه از نگاه کلان به حوادث غرب میتوان دریافت، احساس رسیدن اسلام به مرزهای غرب از سویی و درونزایی گرایش اسلامی در اروپا و آمریکا از سوی دیگر است. از این منظر نامه مهرانگیز و پدرانه رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان غربی بسیار حکیمانه و بهموقع بود و انعکاس پرگستره آن در بستر شبکههای اجتماعی و رسانههای غربی نشان از توفیق و توان اثرگذاری این نامه و هول و هراس مسئولان غربی از اثرپذیری جوانان است. حال آیا ما نباید این رویداد مبارک را نقطه عطفی در فرآیند معرفی آموزههای زیبای اسلام به جهانیان قرار دهیم؟ و خود نیز ...
حسن مولایی